آموزش حیوانات

به گزارش پایگاه خبری "دامپزشک"، روش‌هایی که حیوانات یاد می‌گیرند رفتار کنند تا راه ارتباط برقرار کردن هم برای صاحبان و هم خودشان باشد که بتوانند نیازهایشان را برآورده کنند. مسلماً موش تنها گونه ای است که به طور جامع مورد مطالعه قرار گرفته است اما الگوی بسیار مفیدی برای یادگیری در سایر گونه ها می باشد. با مطالعه پاسخ های حیوانات خود می توانند پاسخ ها را قبل از وقوع پیش بینی کنند. این به آنها اجازه می دهد تا زمان بندی نشانه ها و پاداش ها را بهبود بخشند.

مربیان می دانند چه زمانی به حیوانات خود پاداش دهند. این ممکن است ساده به نظر برسد، اما یک مهارت حیاتی است، زیرا پاداش دادن به طور مکرر حیوانات را از ایجاد پاسخ های بهتر باز می دارد. حذف پاداش ها در هر برنامه برای حذف پاسخ های ناخواسته است. همه ما می‌توانیم ببینیم که چگونه می‌توان از دادن جملاتی که به رفتارهای ناخوشایند مرتبط است (مانند التماس) خودداری کرد، اما بهترین مربیان می‌توانند نحوه حذف پاداش‌هایی را که ناخواسته برای پاسخ‌هایی که هرگز به‌طور خاص آموزش داده نشده‌اند (مانند رفتارهای جلب توجه) حذف کنند.

مربیان همچنین باید بدانند که چگونه به حیوانات خود پاداش دهند. برای انجام این کار، آنها باید از اولویت های فعلی حیوانات خود آگاه باشند و احتمالاً چگونه میل خود را برای یک منبع مشخص افزایش دهند. به عنوان مثال، سگ‌های موادیاب که برای یافتن مواد منفجره برای پاداش غذا آموزش دیده‌اند، در نزدیکی محلی که مواد منفجره را بو می‌کنند، به آنها غذا داده می‌شود. این یک پیوند قوی بین محرک آموخته شده (بوی مواد منفجره) و تقویت کننده (غذا) حفظ می کند. به علاوه هیچ غذایی به آنها داده نمی شود مگر اینکه مواد منفجره پیدا کنند. بنابراین، گرسنگی انگیزه یافتن بوی مواد منفجره را حفظ می کند.

بنابراین، ماهی خوش طعمی که به دلفین داده می شود و پاسخ مطلوبی ارائه می دهد، نمونه ای از تقویت کننده اولیه است. آموزش یا شرایط می‌تواند چنین منابع ذاتی پاداش‌دهنده‌ای را با محرک‌های جدیدی مرتبط کند که به آنچه ما تقویت‌کننده‌های ثانویه می‌نامیم تبدیل می‌شوند. نمونه‌ای از تقویت‌کننده‌های ثانویه، کلیک‌کننده‌ای است که در آموزش دلفین‌ها به کار می‌رود تا به حیوان بگوید برای پاسخ مطلوبی که به تازگی داده، منتظر ماهی باشد. بنابراین، ارائه تقویت کننده ثانویه راهی است برای پاداش دادن به حیوان قبل از اینکه بتوان پاداش واقعی به او تحویل داد. این سیستم به حیوانات اجازه می‌دهد تا در فاصله دور و در غیاب تقویت‌کننده‌های اولیه ظاهری که گاهی تأثیری منحرف کننده بر گیرندگان نهایی آن‌ها دارند، آموزش ببینند.

حتی اگر فقط به سگی برای دست دادن آموزش می دهید، توصیه می کنیم با تئوری یادگیری پایه آشنا شوید. در این بین، در اینجا لیستی از برخی از ویژگی هایی که مربیان برتر را متمایز می کند آورده شده است:

آموزش یک پاسخ در یک زمان.

یک پاسخ را برای یک محرک آموزش دهید.

سازگاری به معنای استفاده از نشانه های یکنواخت برای پاسخ ها و محو نکردن سیگنال های فرد است.

زمان‌بندی عامل مهمی در ایجاد ارتباط بین پاسخ‌ها و پاداش‌ها و پاسخ‌ها و نشانه‌های مورد نظر آنها است. بنابراین، زمان بندی ضعیف می تواند آموزش مبتنی بر پاداش را بی اثر کند. در مقابل، زمان‌بندی ضعیف در آموزش سنتی تقویت منفی می‌تواند منجر به سوءاستفاده شود.

شکل دهی تا زمانی که یک پاسخ بهبودیافته ظاهر شود به ذخیره تقویتی متکی است.

تقویت‌کننده‌های ثانویه زمانی که قبل یا تا زمان ارائه تقویت‌کننده اولیه ارائه می‌شوند، به طور مؤثر ایجاد می‌شوند.

شرطی سازی کلاسیک و ابزاری گاهی اوقات با هم تضاد دارند، اما مربیان خوب اغلب آنها را با نتایج عالی ترکیب می کنند.

تنبیه زمانی می تواند مؤثر باشد که عامل تنبیه کننده فقط خفیف باشد. با این اوصاف، محرک‌های بد باید در تمرین فقط با دقت زیاد مورد استفاده قرار گیرند، زیرا می‌توانند به سرعت باعث کاهش انگیزه و خلاقیت شوند و در عین حال پیوند انسان و حیوان را تضعیف کنند.

هنگامی که حیوان ترس از یک محرک خاص را آموخت، ترس از سایر محرک های مشابه را نیز نشان می دهد.

ترس اغلب پاسخ های شرطی را مختل می کند.

برای بحث دقیق در مورد تکنیک های مورد استفاده در تربیت حیوانات توصیه می کنیم. مشورت با دامپزشک خود و تربیت کنندگان حیوانات خانگی برای آموزش حیوان خود توصیه می شود.